هست و نیست، نیست و هست، نمیدانم..

ساخت وبلاگ

طاهرى -پست400:گیر ( صاعقه گیر باید 2 متر بالاتر از آنتن مرکزی نصب شود )102. ساختمان های 12 واحدی به بالا یا با مصرف بیش از 70 کیلو وات، صفحه ارت 70 در 70 با سیم 50 میلی متر مربع برای چاه ارت لازم دارند.اینجانب .............................................. گواهی می نمایم تمامی قوانین الزامی در اجرای تاسیسات برقی ساختمان فوق را  ( 2صفحه شامل ... مورد ) مطالعه و متعهد به اجرای آن در تاسیات برقی ساختمان می شوم .نام و امضا ( برق کار ) :                                                                                              نام و امضاء ( ناظر ):تاریخ                                                                            &nb هست و نیست، نیست و هست، نمیدانم.....ادامه مطلب
ما را در سایت هست و نیست، نیست و هست، نمیدانم.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : timarr بازدید : 151 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 20:41

آویزان از درخت تصمیم ، درخت عقل و درخت عشق ، عقل را باید با تیغ و تیزی تکه تکه کرد،  وگرنه عشق تا جان دارید راه نفس را خواهد بست.  برگ پاییزی خوش رنگ و لعاب در بالای درخت و زیر پای عابران فرقی ندارد، وقتی از فصل سبزی عبور کنی رو به مرگی ، مرگِ بودن ها و جوانه زدن جدایی .. خدا نکند سبزی شروع به رفتن کند حتی به اندازه ی لکه ی کوچک.. نگذارید خواسته یا ناخواسته ذره ای از سبزی رابطه تان کم رنگ شود...   پراکنده و دیوانه نویسی و سرگردانی من را ببینید...  نوشته شده در دوشنبه بیست و دوم آبان ۱۳۹۶ساعت 22:3 توسط بخچال| هست و نیست، نیست و هست، نمیدانم.....ادامه مطلب
ما را در سایت هست و نیست، نیست و هست، نمیدانم.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : timarr بازدید : 42 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 0:22

گاهي كه گند زدي و نياز به بخشش داري  بايد بيشتر نگاهت كنند تا آرام شوي.. ميخواهي بيشتر مورد توجه قرار بگيري و طلبكار هم ميشوي.. وگرنه حس سبزي گنديده در زباله دان را خواهي داشت.. اين روزها بيشتر به من نگاه كن عشقم... نوشته شده در چهارشنبه بیست و چهارم آبان ۱۳۹۶ساعت 9:55 توسط بخچال| هست و نیست، نیست و هست، نمیدانم.....ادامه مطلب
ما را در سایت هست و نیست، نیست و هست، نمیدانم.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : timarr بازدید : 51 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 0:22

بدون عشق تازه ، بي بهانه  به قصد رهايي

غمين ، جدا و دور مانده ميبينمت ز خويش

درمان چگونه كنم زخم هاي خاطرم

عمري عسل بوده ام و اكنون ،چو زهر نيش

نوشته شده در چهارشنبه بیست و چهارم آبان ۱۳۹۶ساعت 10:9 توسط بخچال|

هست و نیست، نیست و هست، نمیدانم.....
ما را در سایت هست و نیست، نیست و هست، نمیدانم.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : timarr بازدید : 51 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 0:22

از کنار نیمکت خاطره ها میگذرم ، سکوت می نوازد و درخت شاهد باران عشقم با ترانه باد می خواند . . .دستم گم کرده راهش را ، بی جهت در جیبم می خزد ، پاهایم سنگین اند ، بار غمی به دوش دارم . . . با هر گامم زیر پاهایم صدای خش خش رنج پاییز را میشنوم و اشک هایم را پشت سر می گذارم . . . در بدنم جریان دارد حضورش اما با چشمم چیزی جز فاصله نیست . . .با خودم می گویم به کجا می روم ؟ آن چه اینجا می جویم چیست ؟در فکر هستم . من و او اینجا و ناگهان با هق هقم دیگر نواختنی نیست . . . هوا سرد است تنها میگریم ، به یاد شبی که با او خندیدم ، آه من در کنار او و حضورش عاشقانه زیر باران رقصیدم و عطر نابش را بوییدم . . .خندیدم ، از غم چشمهایش رنجیدم ، همه را پوستم گواه می دهد . . . عاشقانه ، بی ترس ، بی لرز ، زیر بوسه های آسمان دست هایم را گرفت ، محو گرمای وجودش بودم که در دلم عشقی جاویدان را نوشت . . . جلوی این نیمکت به درخت شاهد چشم می دوزم ، تنهایم ! اما امروز تکرار میکنم بودنش را و از نبودنش این جا تنها می سوزم . . . باد سردی می وزد ، دست هایم گم می شوند در جیبم ، تنها به تنهایش و تنهاییم می اندیشم ، چشم های خیسم را می بندم . . .   نوشته شده در شنبه بیست و هفتم آبان ۱۳۹۶ساعت 17:3 توسط بخچال| هست و نیست، نیست و هست، نمیدانم.....ادامه مطلب
ما را در سایت هست و نیست، نیست و هست، نمیدانم.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : timarr بازدید : 53 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 0:22

خود من.. در من زنی زندگی می کند ، که هر روز ، حرف به حرف الفبای زندگی را مرور می کند ؛ می خواند و می نویسد و باز به حرف اول می رسد ؛ حرفی که سرآغاز حیات اوست .زنی که گاهی مثل خواب یک نوزاد ، آرامِ آرام است ؛ و گاهی ترس و نگرانی و احساس ناامنی از دورترین فاصله از چهره اش پیداست .زنی که در همه حال ، مغرور و محکم و استوار گام برمی دارد ... هیچگاه به خودش اجازه نمی دهد از ترفندها و میان برهای خاص زنانه استفاده کند ؛ تا به هدفش برسد ... و به شدت معتقد است باید راهی را انتخاب کند که فرداها از خودش شرمنده نباشد و بتواند با افتخار سرش را بالا بگیرد و به پشت سرش نگاه کند .درون من زنی زندگی می کند که همواره ناگفته هایش بیش از گفته هاست ؛ ولی یک وقت هایی دلش می خواهد با کسی همدل و هم آه حرف بزند ... اما باز خودداری می کند ؛ و خود را به تحمل و شکیبایی می خواند ؛ و حرف هایش را برای همیشه در تاریکخانه ی ذهنش پنهان می کند .زنی که منم ... و گاه خسته ترین شکل حیات را تجربه می کنم . انگار دستی ستاره ها را ، رنگین کمان را از آسمان کودکی ام دزدیده ... کودکی که ماه را به موهایش سنجاق می کرد و با دستانی باز ، میان سبزه ها می دوید و شعاع نور را که از لا به لای شاخه های درختان می تابید ، با عشق بغل می کرد .این روزها ، زنی در من نفس می کشد که تپش های زندگی را سخت لمس کرده است ؛ و حال تمام وجودش قلبی شده که هست و نیست، نیست و هست، نمیدانم.....ادامه مطلب
ما را در سایت هست و نیست، نیست و هست، نمیدانم.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : timarr بازدید : 47 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 0:22

امروز اومدم اینجا تا بنویسم برای دل خودم  برای حرف هایی که نمیشه گفت ب کسی  برای حرف هایی که دلم میخواست بگویم ب عزیزی که نه میشه داشت و نه میشه نداشت ، یعنی میخواهم کنار خدا داشته باشم و او کنار خدا می ترسد  و مرا با خدایم نمی خواهد،  هرکداممان را ج هست و نیست، نیست و هست، نمیدانم.....ادامه مطلب
ما را در سایت هست و نیست، نیست و هست، نمیدانم.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : timarr بازدید : 50 تاريخ : دوشنبه 8 آبان 1396 ساعت: 5:26

هَست 
اما راستش را بخواهيد 
بهتر است 
كه بگويم. نيست ...

متوجه منظورم كه ميشويد ؟
اصلا انگار
گير كرده است بينِ بودن و نبودن ها 
و همين 
نصفه و نيمه بودن هاست
كه تمام ميكند 
من را...

 


برچسب‌ها: سرگیجه

نوشته شده در دوشنبه هشتم آبان ۱۳۹۶ساعت 2:18 توسط بخچال|

هست و نیست، نیست و هست، نمیدانم.....
ما را در سایت هست و نیست، نیست و هست، نمیدانم.. دنبال می کنید

برچسب : نمیدانم, نویسنده : timarr بازدید : 57 تاريخ : دوشنبه 8 آبان 1396 ساعت: 5:26